به گزارش همشهری آنلاین، دکتر نیما فاتح و دامون فاضلی در ادامه ترجمههای هدفمند خود در خصوص تجارب جهانی کرونایی به وضعیت نیویورک پرداخته و نوشتند: هستند شهرها و ایالتهایی که در مبارزه با کوویدـ۱۹ موفق بودهاند؛ داستان نیویورک اما با بقیه فرق میکند. نیویورک شروع خوبی نداشت؛ بهواقع نمونهیی از مدیریت ناموفق [آنچه نباید انجام داد] بود. کالیفرنیا ششروز زودتر از نیویورک برای کاهش موارد ابتلا دست به کار شد. شهردار [نیویورک] آشکارا پاندمی را جدی نمیگرفت و فرماندار، اندرو کوئومو، هم کُندتر [از او] کار میکرد.
ازینرو به نظر برخی افراد کوئومو شایستهی تحسینهای بلندبالایی که بابت مدیریت بحران از او به عمل آمد نبود، البته همهی این تحسینها بهخاطر یک چیز نصیباش شد: او با مردم حرف زد.
در آن زمان او داشت همان کاری را میکرد که آنگلا مرکل، جاسیندا آردِرن، کاترین جکوبزداتیر و بقیه رهبران در سراسر جهان داشتند انجام میدادند و آنها را با بقیه به اشتراک میگذاشتند:
- موقعیت دشواری در پیشروست
- میدانم این برای شما تجربهی سختی خواهد بود
- باید این کارها را به این دلایل انجام دهیم
- از پسِ این بحران برخواهیم آمد
یک چیز دیگر هم هست: برخلاف سایرین او دروغ نگفت. کلک نزد. به خود نمیبالید و شانه از مسئولیت خالی نکرد. او حقایق تلخ و عریان را بیان کرد. دادهها را منتشر و تقاضای کمک کرد. همدردی نشان داد و دست به کار شدــــ کشور به همین نیاز داشت.
من با کوئومو خیلی مسئله داشتهام و روش او را در راهاندازی برنامهی Medicaid ایالت نیویورک نمیپسندم. ولی به آنچه داشت انجام میداد احترام گذاشتم. من این را هرگز جایی ذکر نکردهام، ولی شاهد دو الگوی [سراپا متفاوت] بودم: مدلی که در آن اطلاعات ارائهشده به کوئومو توسط او در اختیار مردم قرار میگرفت، در تقابل با مدلی که رئیسجمهور دونالد ترامپ [در مخفیکردن این اطلاعات] به کار بسته بود.
وقتی ترامپ، به خاطر همهی خطاها و ضعفهایش، از مسئولیت شانه خالی میکرد، علناً تهمت میزد، در جستجوی اعتباری [برای خود] بود و دانشمندان را نادیده میگرفت، کوئومو همیشه حیوحاضر بود.
در اینجا باید مطلبی را بگویم که بیش از آن که به کوئومو ربط داشته باشد به خودِ نیویورکیها مربوط است و آن الگوی رفتاری راستگرایانهیی است که موجب مرگومیر مردم در آسیاشگاههای شهر نیویورک شد.
این الگوی رفتاری در قبال آسایشگاهها عموماً توسط افرادی گسترش یافت که هنر اصلیشان ریتوییتکردن لینکهای خواندهنشده است. من سازمانی را راهاندازی کردم که بر ایمنی آسایشگاهها نظارت میکرد و دربارهی این موضوع در تلویزیون، در نوشتههایم و در صحبتهایم با فرماندارها بارها حرف زدهام. می توانید آنها را ببینید و بخوانید.
[قضیه از آنجا شروع شد که] دولت ترامپ در سال ۲۰۱۷ اعلام کرد که قوانین کلّی و مهمِ مربوط به آسایشگاهها را، که توسط دولت اوباما وضع شده بود، اجرا نمیکندــــ و نیز بسیاری از مقررات دیگر را. وضع از همانجا خراب شد. بهوجودآمدن این وضعیت نامساعد مقصران متعددی دارد: دولت ترامپ، ناظرانِ متعلق به ایالتهای دیگر، بازرسان دولتی. اگرچه بهکاربستن این الگوی رفتاری موجب تغییر گرایش ایالتهای قرمز [ایالتهای طرفدار جمهوریخوهان] به سمت ایالتهای آبی [ایالتهای طرفدار دموکراتها] میشود، ولی متأسفانه امروز ۴۰ درصد از موارد ابتلای [ایالت جمهوریخواهِ] تگزاس از آسایشگاهها میآید و این خود شاهدی است بر این که با وجود این الگوی رفتاری مهار شیوع تا چه اندازه غیرممکن است.
معلوم شده است که دلیل مرگومیر در آسایشگاههای این ایالت نیز همچون سایر ایالتها بوده است. کارکنان آسایشگاهها، بدون تست، از جامعه [بیرون آسایشگاه] به داخل آسایشگاه میآیند، یکچهارم کارکنان مبتلا شدند و تجهیزات حفاظتی شخصی کافی ندارند [بنابراین ویروس بهراحتی از بیرون به درون آسایشگاهها منتقل میشود و سالمندان را مبتلا میکند]. همین اتفاق هماکنون در ایالت سان بلت هم رخ میدهد.
ولی این به معنای دفاع از کوئومو [در مراحل ابتدایی بحران] نیست. واقعیت این است که نیویورک به مرکز اپیدمی کوویدـ۱۹ در جهان بدل شدــــ به دلایلی که هنوز سعی میکنیم بفهمیمشان: گونهی جدیدی [از کروناویروس]، تمرکز بالای جمعیت، واکنش دیرهنگام و عدمنظارت بر آسایشگاهها. اما آنچه سپس رخ داد شگفتانگیز بود.
منحنی ابتلا در نیویورک به همان تندیِ وحشتناکی که صعود کرد، نزول کرد و درهمشکست. این کاری خارقالعاده و تاریخی بود. این اعتباری است برای نیویورکیها، برای نظموانضباط آنها، برای جامعهی شهری نیویرک و برای کارکنان پزشکی این شهر مایهی فخر و مباهات است.
ما شاهد مرگ تعداد بسیار زیادی از کارکنان بخش مراقبتهای پزشکی نیویورک بودهایم، چه به سبب ابتلا به کوویدـ۱۹ و چه به سبب خودکشی: یکی از کسانی [که دست به خودکشی زد] شاهد مرگ ۴۰ نفر از کسانی بود که در آیسییو بستری شده بودند. رسیدن به نقطهی عطفِ توقف کاملِ مرگومیرهای ناشی از کوویدـ۱۹ نتیجهی جانفشانی آنها بود.
۱۲۰ روز متوالی مردم نیویورک [به سبب ابتلا به کوویدـ۱۹] میمردند. امروز ۶۴ روز از اوج بیماری گذشته است: ۵۰۸ مورد ابتلا به ازای هر یک میلیون نفر در نقطهی اوج بیماری. در مجموع، ۲۰۶۰۰ مورد ابتلا در هر یک میلیون نفر؛ ۳۲۰۷۵ نفر در کل ایالات متحده فوت کردند که ۲۲۷۹۵ نفرشان به نیویورک سیتی تعلق داشتند. دوازدهم جولای اوضاع در همهی آیسییوها، آسایشگاهها، اتاقهای اورژانس و تختهای بیمارستانها آرام بود: یک مورد مرگ هم گزارش نشد.
حالا دیگر این فقط کشورهای خارجی نیستند که میتوانند این کار را انجام دهند. نیویورک به آمریکاییها نشان داد که این کار شدنی است، همه میتوانند آن را انجام دهند.
نیویورک حالا مثل باقی جهان این ویروس را جدی میگیرد و میداند چطور باید آن را مهار کند. آنها هشیار و گوشبهزنگْ مراقباند. استمرار آن البته دشوار خواهد بود. ولی آنسوی منحنی ابتلا اشک به چشم آدم میآوَرَد: پرستارها. پزشکان. پزشکیارها.
چطور به آنهاحرمت بگذاریم؟ اجازه دهیم آنها معلمان ما باشند. در فونیکس، آریزونا، هوستون و شارلوت و میامی بنشینید، و وقتی به شما میگویند این ویروس ترسناک را جدی بگیرید، به حرفشان شک نکنید.
متأسفانه برخی افراد به تجارب دیگران بیاعتنا هستند. آریزونا حالا با ۵۲۸ مبتلا در هر یک میلیون نفر از رکورد نیویورک، ۵۰۸ مبتلا در هر یک میلیون نفر، فراگذشته است. فلوریدا هم حالا به ازای هر یک میلیون نفر، ۴۳۶ مبتلا دارد. فرماندارهای این دو ایالت عدمآمادگی و جدیتشان را آشکارا نشان دادهاند. آنها به فداکاری هممیهنانشان وقعی نمینهند.
آنها با پایینآوردن سریعِ منحنی ابتلا میتوانند جبران کنند. آنها باید راه فرماندار تگزاس، گِرِگ ابوت، را دنبال کنند. او هم دیر دست به کار شد و از نیویورک درس نگرفت. ولی وقتی متوجهی قضیه شد با جدیت عمل کرد. همهی این ایالتها میتوانند همچون نیویورک به کاهش سریعی در موارد ابتلا دست یابند اگر که جدی دست به کار شوند.
در دیگر ایالتها نیز اقدامات سیاسی شجاعانهیی باید آغاز شود: پیوستن به پویش ’همین امروز بارها را تعطیل کنیم‘، آغاز کار مدارس بهشکل آنلاین، تعطیلی کلیساها.
من با فرماندارها و شهرداران سراسر کشور حرف زدهام. راه ابوت را دنبال کنید. از تجربیات گذشته درس بگیرید، نگذارید این بحران برای سومینبار تکرار شود. میتوانیم کار را انجام دهیم. یک نفر که او را میشناسم گفت: ’’بله ما میتوانیم‘‘.
سنا هم باید به آنچه شاهدش بودهاند احترام بگذارد. باید از مالکان بارها و رستورانها حمایت کرد. بیمههای بیکاری [ارائه] کرد و مانع از تخلیهی [منازل] شد. باید به آمریکاییها کمک کرد تا این [بحران] را پشت سر بگذارند. کسانی را برای ردگیری تماسهای مبتلایان باید استخدام کرد و تستگیری وسیع را شروع کنیم. فرض کنیم رئیسجمهور نداریم و باید با فرماندارها کار کنیم.
دیروز با سناتور برنی سندرز دربارهی این موضوع حرف زدم. او به همراه دو سناتور دیگر، مارک وارنر و دوگ جونز (یعنی کل سران حزب دموکرات [در سنا]) روی طرحی برای حمایت از دستمزدهای آمریکاییها کار میکند. حالا نوبت میچ مککانل [رهبر جمهوریخوهان سنا] است. حالا که بیماری در ایالتهای طرفدار جمهوریخواهان بهسرعت گسترش مییابد او نگاه جدیتری به موضوع دارد.
من دیروز با اپیدمیشناس و پاندمیشناس ارشد کشورمان صحبت کردم. او در سال ۲۰۰۶ در TedTalk دربارهی پاندمی سخنرانی کرد. او به رئیسجمهورهای هر دو حزب مشاوره داده است. در چهار ماه گذشته تقریباً مدام با او حرف زدهام.
به عقیدهی او کنارآمدن با این ویروس ممکن است. به نظر او هیچ ضربهی این ویروس به اندازهی این عقیده که ’نمیتوانیم آن را شکست دهیم‘ دردناک نبوده است. به لطف قهرمانانمان در نیویورک و جانفشانی همهی آنهایی که از دستشان دادیم [حرف] او امروز اثبات شده است: ما میتوانیم ویروس را شکست دهیم.
نویسنده: اندی سلاویت / ۱۴ جولای ۲۰۲۰
منبع: https://coronavirus.medium.com/lessons-from-new-york-۸۳cab۶c۵۴c۱
نظر شما